در دورههای رکودی مانند امروز ، سوالاتی در ذهن افراد زنده میشود که چگونه بازار و اقتصاد عمل خواهند کرد. این دورهها معمولاً در دولتها تکرار میشوند و معمولاً مدت زمان آنها از 2 تا 5 سال تغییر میکند. در این مدت، بعد از افزایش قیمت ارز و به تبع آن، افزایش قیمت مسکن، خودرو و سایر کالاهای مرتبط، در ابتدا زمانی طول میکشد که مردم معتقد شوند قیمتها دیگر افزایش نخواهند یافت. در نتیجه، بسیاری از افراد سرمایه نقدی خود را که به کالا تبدیل کرده بودند، دوباره به سرمایه نقد تبدیل میکنند و آن را در بانکها قرار میدهند. این انتخاب محبوبی است که اکثر مردم که پول نقد دارند، به دلیل افزایش سود در بانکها به آن میپردازند.
سپس پس از مدتی و با ادامه وضعیت، تصمیم میشود که سرمایه نقدی به بازار کار شود. این اتفاق معمولاً اثرات مثبتی دارد زیرا در مقایسه با سود بانکی که ممکن است در حدود 18 درصد در سال باشد، در بازار میتوان به صورت ماهیانه 5 تا 10 درصد سود کسب کرد. این امر انگیزه میدهد تا افراد به بازار کسب و کارها و سرمایهگذاریها وارد شوند و سرمایه خود را در گردش قرار دهند. البته در زمانی که قیمتها در اوج خود قرار دارند، کسب و کارها نیز ممکن است ضربههایی بخورند که ممکن است چند سال طول بکشد تا به حالت عادی بازگردند. اما در نهایت، این چرخه ادامه دارد و سالهاست که مشاهده میشود.
حذف دلالی و واسطه گری
در نهایت، ایجاد بازار و کسب و کارهای مبتنی بر دلالی تنها منجر به گرانی و تشدید وضعیت اقتصادی میشود. اگر وضعیت ثبات در بازار ادامه پیدا کند، دلالی از معادله حذف میشود و دلالان نیاز به انجام یک کار واقعی و مفید برای کسب درآمد دارند. در واقع، در تمامی بازارها که دلالان در آنها فعالیت میکنند، افزایش قیمتها نیز به شدت افزایش مییابد و این به نظر نادرست است. به عبارت دیگر، دلالی به عنوان یک راه آسان برای کسب سود در بازارها با افزایش قیمتها و التهاب در بازارها شناخته میشود.
پروژه های ساختمانی دولتی که قرار بوده در اختیار اعضای سازمان قرار بگیرد و هدف آن خانه دار شدن کارمند بوده در اختیار دلال قرار گرفته و قیمت های آن چند برابر شده است به عنوان مثال برج های دارایی واقع در بلوار گلها نمونه ای از حضور دلالان در یک بازار میباشد .
از طرف دیگر، مسئولین اقتصادی و دولتی نیز در این فرصت میتوانند سیاستها و برنامههای اقتصادی تحت نظر داشته باشند تا بتوانند به کاهش نوسانات نامطلوب در بازارهای مختلف اقتصادی کمک کنند. همچنین، ایجاد شفافیت و اطلاعرسانی مناسب در مورد وضعیت بازارها و قیمتها میتواند اعتماد عمومی را به بازارهای مختلف افزایش دهد و از ایجاد شائبههای ناخواسته در اقتصاد جلوگیری نماید.
به طور خلاصه، حفظ و تقویت ثبات در بازارها و کنترل نوسانات غیرمطلوب از اهمیت بسیاری برخوردار است. این اقدامات میتوانند به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، و توسعه پایدار کمک کنند و از تبعات منفی ناشی از نوسانات بیکنترل در بازارها جلوگیری نمایند.